این خاطره را دوستم که بود برایم تعریف کرد بنده از قول او نقل می کنم او می گفت:در مجلسی تعدادی از آشنایان دور هم نشسته بودیم یکی از بنده سوال کرد اکنون کجا مشغولی ؛من گفتم در فلان روستا کار تبلیغی میکنم .مادر زن بنده که مثل همه ی مادر زنها رابطه ی خوبی با داماد عزیزش نداشت به من گفت آنجا هم مثل اینجا به ها فحش می دهند ؟ بنده ی حقیرگفتم آخه اینم شد سوال همه جا مثل هم است من نمی دانم پشت سرمان چه می گویند اما جلو ی رویمان فحش مادر زن می دهند وما هم راضی هستیم با شنیدن این حرف اهل مجلس خندیدن و چهره ی مادر خانو مم تماشایی بود بعد از اون ماجرا دیگه هیچ وقت به من تیکه نمی انداخت.
درباره این سایت